این ایده نو آنقدر هیجان زده تان می کند که می خواهید همه انرژی تان را صرفش کنید. ممکن است برای عملی شدن این فکر به دنبال مشاوری خوب باشید و به همین خاطر هزینه زیادی را صرف کلاس های مدیریتی می کنید و یا کتاب های مرتبطی را در این زمینه می خوانید تا در تجارت و کاری که قصد انجامش را دارید، شماره یک باشید. اما بیایید کمی روراست باشیم. هستند آدم هایی که بعد از گذراندن کلاس های مشاوره و خواندن مقاله های مدیریت و کسب و کار موفق باز هم فکر می کنند یک جای کار می لنگد و هیچ نتیجه ای عایدشان نشده است. اما تا به حال فکر کرده اید چرا افراد موفق از این راز پرده برداشته اند که شما را به خواندنش دعوت می کنیم.
زمان را بشناسید
وقتی به ساعت نگاه می کنید و تقویم تان را ورق می زنید متوجه می شوید که با وجود طی کردن راه های بیشمار برای یادگیری اصول کسب و کار موفق، هنوز هم در خانه اول هستید و این فقط زمان بوده که از دستش داده اید یا شاید احساس کنید فکر و ایده شما تصمیمی از روی هیجان بوده و پی گیری شما تنها وقت تان را تلف کرده است. کسانی که در کسب و کار خود موفقیت را تجربه می کنند یک راز بزرگی را در کارنامه کاریشان دارند. آن راز چیزی نیست جز استفاده درست از زمان. البته نه آن زمانی که با ساعت روی میز شما مشخص شده باشد. زمان واقعی آن گذر تند عقربه های ساعت نیست، چیزی که در شروع باید یاد بگیرید استفاده درست از زمان واقعی است. در هر کسب و کاری از 3 طریق زمان صرف می شود: افکار، گفتار و عمل. بدون توجه به اینکه شما مشغول چه نوع کاری هستید، کسب و کار شما از این سه عمل تشکیل می شود. موفقیت هر فردی بستگی به این دارد که در کدام یک از این فعالیتها بیشتر وقت گذاشته است. به عنوان شخصی که به تازگی قصد شروع کاری را دارید ممکن است بارها و بارها موانعی در سر راه شما به وجود آمده باشد، اما موفقیت شما بستگی به این دارد که چقدر از وقت تان را صرف آن موانع کرده اید. دلایلی مانند «برای شروع خیلی دیر است»، «من زمان کافی برای انجام این کار را ندارم» و یا «سن و سال من دیگر برای این کار بالا است»، موانعی هستند که شما با توجه به ساعت قراردادی دنیایی که در آن زندگی می کنید برای خودتان به وجود آوردید. سعی کنید این موانع را از بین ببرید و زمان خودتان را خلق کنید، زمانی که در آن برای انجام هیچ کاری دیر نیست.
یک دفترچه کوچک بردارید و در آن همه کارهایی را که در طول هفته می توانید انجام دهید بنویسید. اینکار به شما کمک می کند که بهفمید زمان با ارزش تان در طول روز صرف چه کاری می شود. همچنین از این طریق متوجه
می شوید که برای انجام ایده ای که در ذهن دارید وقتتان را صرف چه نوع گفت وگو، ملاقات و یا چه نوع فعالیت
می کنید. در این ثبت روزانه و یا هفتگی می توانید فعالیتهایی که منجر به نتیجه نخواهد شد را حذف کنید و به جای آن فعالیت هایی را جایگزین کنید که به پیشبرد کار شما کمک کند. هر گفت وگو و قرار ملاقاتی که برای موفقیت شما در یک تجارت کمک چندانی نمی کند را حذف کنید و در شروع سعی کنید از تمام وقت خود به بهترین صورت استفاده کنید. درمورد قرار ملاقات هایی که می گذارید حتما سخت گیر باشید و شروع و پایان آن را در دفتر خود ثبت کنید تا بیش از اندازه به دازا کشیده نشود. عادت کنید که 50 درصد افکار، گفت وگو و فعالیتهایتان را برای کاری صرف کنید که در مورد کسب و کارتان به نتیجه ای مفید ختم شود. یادتان باشد که چیزی به نام «ساعت اداری» نباید برای شما وجود داشته باشد چون مشخص کردن زمانی مشخص و محدود برای انجام کار همان موانعی است که خودتان ایجاد کرده اید. هر صبح که بیدار می شوید برای آن روز برنامه ای را تعیین کنید و تا زمانی که این
برنامه ریزی را انجام ندادید روزتان را شروع نکنید.
قبل از هر مکالمه قدری فکر کنید
افراد موفقی که در تجارت و کسب و کار بهترین هستند مفهوم زمان را به خوبی درک کرده اند آنها اعتقاد دارند قبل از انجام هر کاری حتی یک مکالمه ساده تلفنی باید فکر کرد که این مکالمه آیا مرا به هدفم نزدیک می سازد و یا مرا از آن دور می کند. شاید عده ای از شما که این مطلب را می خوانید با خود فکر کنید که این موضوع خیلی خنده دار است، اما با همه عجیب بودن این حقیقت باید گفت این رازی است که تاجران و کارآفرینان موفق آن را به کار
گرفته اند و اینکه شما می خواهید بدون رعایت این نکات یک شبه ره صد ساله را بروید مضحک تر به نظر می رسد. در محیط کارتان و زمانی که مشغول فعالیت هستید برگه ای را با عبارت «لطفاً سکوت را رعایت کنید» در پشت در اتاق تان قرار دهید تا به دیگران اهمیت فضای آرام و تمرکز بر روی کار را گوشزد کنید.
مدیر خوبی باشید
خیلی کم پیش آمده که جایی بشنوید مدیر فلان مجموعه و یا سازمان مورد علاقه کارمندانش نیست و با این وجود هنوز در کسب و کارش موفقیت های چشمگیری را تجربه می کند. راز دوم تاجران و کارآفرینان موفق مدیر خوبی بودن است. جدا از موضوع زمان و اهمیتی که در یک تجارت موفق دارد بحث مدیریت دومین عامل موفقیت در کسب و کاری است که قصد شروعش را دارید. مدیر خوب بودن تنها به معنی دادن حقوق کلان به افراد مجموعه تان نیست. پاداشی که به خاطر وجدان کاری و داشتن خصوصیات اخلاقی به کارمندان داده شود باعث بالا رفتن حس اعتماد بین شما و افراد مجموعه تان می شود. هر چند برای کار بیشتر و نتایج قابل مشاهده در پیشرفت کار
می توان پاداشی را تعیین کرد اما به خاطر داشته باشید که ملاک ارزیابی افراد را علاوه بر ساعات کاری، بر روی وجدان کاری آنها قرار دهید و به اخلاقیات افراد نمره ای مناسب و در خور آنها بدهید. مدیریت چندان کار راحتی نیست و تنها داشتن سرمایه و تشکیل یک شرکت و پشت میز نشستن راز ماندگاری شما نیست. باید بیاموزید که قدرت و استحکام کار شما به افرادی بستگی دارد که تحت نظارت و کنترل شما مشغول به کار هستند. اما به خاطر داشته باشید که باید دستورات خود را واضح و دقیق برای افراد بیان کنید چون تجربه ثابت کرده وقتی به روشنی خواسته ها و انتظارات تان را برای مجموعه بیان نمی کنید به تدریج کارمندان عادت به وقت گذرانی پیدا می کنند و وقت شان را صرف کارهایی می کنند که هیچ نتیجه ای برای کسب و کار شما نخواهد داشت. اما وقتی به روشنی از نیازهای خود صحبت می کنید و از افراد انتظار برآورده شدنش را دارید آنها به خوبی درک می کنند که برای چه کاری دور هم جمع شده اند و وقت شان را به خوبی صرف فعالیتهایی می کنند که شما خواسته اید. همانطور که شما خود را مشغول افکار، گفته ها و فعالیت هایی می کنید که نتیجه بخش هستند، باید از مجموعه کارمندان خود بخواهید که همین اصل را دنبال کنند چون در غیر این صورت به طور قطع نمی شود انتظار نتیجه ای قابل قبول را برای خودتان داشته باشید. برای بهترین شدن در بازار پررقابت امروز نیازی به شانس نیست، فرصت ها در اختیار ما هستند، اما اینکه چگونه از آنها استفاده کنیم، راز تفاوت انسانهای موفق از دیگر افراد جامعه است.
منبع: مجله اقتصاد و زندگی